آیا آنتونی آلبانیز از دیدار با شی جین پینگ خیلی خوشحال به نظر می رسید؟ آیا او بیش از حد لبخند زد؟ آیا او اصلاً باید با مردی که متهم به سازماندهی نسل کشی مسلمانان اویغور است دست بدهد؟ اما آیا این جلسه ضروری نیست؟ آیا آلبانیز از منافع استرالیا محافظت نمی کند و رابطه با بزرگترین شریک تجاری ما و یک ابرقدرت جهانی را اصلاح نمی کند؟
بعد از اتفاقات این هفته سوالات زیادی وجود دارد. گروه 20 با پیشبینی برخی از افراد آغاز شد که این اولین نشست جهانی جنگ سرد جدید است: چین از یک طرف، آمریکا و متحدانش از جمله استرالیا از سوی دیگر.
در عوض، G20 با گفتگوی جو بایدن و شی جین پینگ به پایان رسید و شاید بدترین حالت را پشت سر گذاشت اما در میان بحث تجارت و حقوق بشر و دیپلماسی، چیزی کم است. بین غرب و چین شی جینپینگ شکاف وجود دارد. می توانید روسیه پوتین یا جهان بینی رهبران تروریستی مانند اسامه بن لادن را به آن اضافه کنید.
این یک شکاف کشنده است که زمان را در بر می گیرد و جهان را بین آخرالزمان و امید قرار می دهد. این شکاف تاریخ است و این شکاف بیش از زمین یا ایدئولوژی یا منابع است که هنوز هم می تواند جهان را به کشمکش فاجعه بار بکشاند. تاکنون جان میلیون ها نفر را گرفته است. جنگ در حال حاضر شعله ور شده است. و ممکن است خیلی بدتر شود.
روسیه و چین هویت را به تاریخ پیوند می زنند اما در جاهایی مانند چین و روسیه، تاریخ در استخوان ها زندگی می کند. بشنوید که شی جین پینگ و ولادیمیر پوتین در مورد تحقیر صحبت می کنند: آنها هویت ملی را به تاریخ پیوند زده اند. مردم و گذشته قابل تقسیم نیستند. و همیشه داستان رنج است. همیشه یک دشمن وجود دارد، یک نفر مقصر است.
همیشه این وعده وجود دارد که این رهبران می توانند شکوه سابق مردم خود را بازگردانند اما تناقض اینجاست: آنها می توانند گذشته را سرزنش کنند اما نمی توانند آن را رها کنند. شی جین پینگ یا حتی ولادیمیر پوتین ممکن است مایل به گفتگو و مذاکره درباره شرایط باشداما آنها نمی توانند مذاکره کنند که چه کسی هستند هیچ قیمتی برای هویت آنها وجود ندارد. بدون آن، این رهبران دلیلی برای بودن ندارند، به همین دلیل است که تروریست های اسلام گرا مانند بن لادن یا ایمن الظواهری یا ابوبکر البغدادی از دولت اسلامی با نگه داشتن شکایات خود به قبر خود می روند.
نگاه غرب به فردا است
آنتونی آلبانیز و جو بایدن نمی توانند این را درک کنند، چرا آنها؟
آنها زاده غرب هستند. چشمشان به فردا است، طاق تاریخ بسته شده است، در موزه ها فهرست نویسی شده است، در مراسمی از آن یاد می شودوغرب با تاریخ معامله می کند.
این همان چیزی است که به اصطلاح نظم مبتنی بر قوانین است، این چیزی است که ما از تراژدی می سازیم، چگونه زندگی خود را آرام و تنظیم می کنیم می تواند یک فضیلت باشد. تاریخ زخم باز نیست اما این بدان معناست که غرب با حقیقت خود مبارزه می کند.
گناهان آن بردگی، نسل کشی، تهاجم - ناپدید می شوند. اکنون ما با قدرتی در چین روبرو هستیم که خاطرات تاریکی دارد.
وقتی شی جین پینگ در مورد تایوان صحبت می کند، در مورد ادعای یک جزیره صحبت نمی کند. او از تاریخ و هویت صحبت می کند. ما می توانیم در زمینه صادرات شراب معامله کنیم. ما می توانیم یک کامپکت جدید بسازیم. چین و آمریکا می توانند مانند قدرت های بزرگ مذاکره کنند. گفتگو با چین ضروری است.
این حتی ممکن است چیزی برای لبخند زدن باشد اما چهره شی جین پینگ وقتی به تاریخ نگاه می کند سرد می شود.
منبع:
Abc