آیا نگران تغییر ناگهانی موجودی بازنشستگی خود از بیانیه ای هستید که به تازگی در صندوق ورودی شما آمده است؟ برای موارد مشابه بیشتر آماده باشید. اکنون واضح است که سال 2022 به عنوان یکی از نقاط عطف بزرگ در اقتصاد جهانی در تاریخ ثبت خواهد شد، نقطه ای که تأثیری ماندگار بر کل ثروت و توانایی ما برای کسب درآمد خواهد داشت. از بسیاری جهات، یک امر اجتناب ناپذیر در مورد همه آن وجود دارد.
دوران پول آزاد، که با افزایش قیمت دارایی ها، انحرافات عظیمی را در بازارهای مالی ایجاد کرد و شکاف نابرابری خفیف را ایجاد کرد، به پایان رسیده است. پس از 40 سال کاهش نرخ بهره، بانکهای مرکزی دیگر از عواقب ناشی از آشفتگی بازارهای مالی و حمایت از ثروتمندان نمیترسند، چهرهای که سرانجام در جامعه سرمایهگذاری گیج شده ظاهر میشود. در عوض، آنها اکنون در تلاشی ناامیدکننده برای از بین بردن تورم، نرخهای بهره را با سریعترین سرعت در نیم قرن اخیر بالا میبرند. اینکه همه چیز در زمانی رخ داده است که تنش های ژئوپلیتیکی دوباره بین روسیه و چین از یک طرف و غرب از سوی دیگر ظاهر شده است، تنها بر سردرگمی و عدم اطمینان می افزاید.
وال استریت هفته گذشته دوباره به قلمرو خرسها سقوط کرد و بدترین ماه از مارس 2020 را به پایان رساند، در سه ماههای بیرحمانه در سالی وحشتناک. اکنون بیش از 20 درصد از اوج خود در ژانویه کاهش یافته است. این ضرر و زیان در میان شرکتهای پرطرفدار بخش فناوری که مجموعاً بیش از یک سوم ارزش خود را کاهش دادهاند، آشکارتر است. برای بسیاری از متخصصان مالی که از رویدادهای اخیر آسیب دیده اند و ضربه خورده اند، تنها امید این است که برخی مصیبت ها مانند بودجه کوچک فاجعه بار بریتانیا در دو هفته پیش باعث وارونه شدن روند کاهش نرخ های اخیر شود. آیا همه ما باید بترسیم؟
دنیای ما مطمئناً برای مدتی بسیار نامطمئن تر و بی ثبات تر خواهد بود. اما، اگر چند دهه گذشته یک ناهنجاری بوده است، ممکن است به سادگی در روند دردناک بازگشت به زمان عادی تر باشیم. اگر نه از نظر سیاسی، پس از سرگیری هنجارها از منظر اقتصادی.
بنابراین، پول خود را کجا باید بگذارید؟
صحنه ای عالی در فیلم عجیب هالیوود گرگ وال استریت وجود دارد که در مورد نحوه عملکرد بازارهای سرمایه گذاری ما و کسانی که در آن کار می کنند توضیح می دهد. کاراکتر لئوناردو دی کاپریو پس از صعود به اوج کار در وال استریت توسط رئیس جدیدش با بازی متیو مک کانهی به یک ناهار مملو از مواد مخدر و الکل در یک رستوران گران قیمت در بالای آسمان خراش نیویورک برده می شود. در حالی که او قدردانی خود را با این تعهد ابراز می کند که همیشه به نفع مشتری خود عمل کند، ناگهان توسط دست با تجربه مسن تر به خط کشیده می شود. هدف اصلی او - به او گفته می شود که بدون قطعیت گفته می شود - این است که به همان اندازه پول برای خود به هزینه مشتریانش به دست آورد. قانون شماره یک وال استریت.
از همه کارگزاران بورس این همه یک فوغازی است ... این یک وازی است، این یک غبار است، این غبار پری است. وجود ندارد. در حالی که بیشتر کاریکاتور است تا ارجاع شخصیت، اما موفق می شود Zeitgeist آن دوران وحشی وال استریت از دهه 80 را به تصویر بکشد. همچنین این نکته را تقویت میکند که علیرغم تمام پولی که توسط کسانی که بر پساندازهای بازنشستگی ما انباشته شدهاند آنها تصور کمی از آینده دارند یا اصلاً نمیدانند، چه رسد به اینکه چگونه با آن کنار بیایند.
بیشتر آنها فقط حدس و حدس می زنند و به بهترین ها امیدوارند. در حالی که بسیاری از آنها بسیار باهوش بودهاند، و بر خلاف سایرین در تاریخ رونق گرفتهاند، به کمک یک شبکه ایمنی که توسط سیستم مالی گسترش یافته است، شانس زیادی به آنها داده شده است. هر بار که بازارهای مالی از سال 1987 به این سو افت کرده اند، بانک های مرکزی برای حمایت از آنها وارد عمل شده اند. اول، با کاهش نرخ بود. سپس، با نزدیک شدن نرخ ها به صفر، آنها شروع به پمپاژ پول تازه ضرب شده به سیستم کردند.
در طول همه گیری، بانک مرکزی ایالات متحده به تنهایی بیش از 4 تریلیون دلار (6.25 تریلیون دلار) انحراف داشت. ژاپن، اروپا، بریتانیا و حتی بازیگران کوچکتری مانند استرالیا، با 12 تریلیون دلار گرانی در سه سال گذشته که بازارهای املاک و مستغلات و مالی را به اوج خود رساند، وارد چاپخانه شدند. برای مدیران صندوق، استراتژی در طول هر رکود ساده بوده است.
آن را BTD - Buy The Dip - نامیدند، زیرا آنها می دانستند که سیستم آنها را نجات می دهد. میلیاردرهای بزرگ فناوری، مانند جف بزوس، مارک زاکربرگ و ایلان ماسک، همگی تحت تأثیر این موج بیسابقه پول رایگان قرار گرفتهاند. الان تموم شد کسانی که کسب و کارهای سودآور ایجاد کرده اند زنده خواهند ماند. کسانی که این کار را نکردهاند کسانی که با بدهی و وعدههای رشد زندگی کردهاند احتمالاً کار را بسیار سخت میبینند.
چرا نرخ بهره همه چیز را تغییر می دهد؟
نحوه کار به این صورت است: رابطه مستقیمی بین نرخ بهره و ارزش سهام وجود دارد. نرخ بهره معیاری برای سنجش ریسک است. هر چه شرکت ریسکپذیرتر باشد، بانک برای وامدهی وجه نقد بیشتری هزینه میگیرد و سرمایهگذار برای تحویل دادن آن به بازده بیشتری نیاز دارد.
وقتی پول ارزان باشد، حق بیمه کاهش می یابد. وقتی پول رایگان است، ریسک تقریباً وجود ندارد و تقریباً هر ارزش گذاری قابل توجیه است. این جایی است که ما به تازگی بودهایم، با ارزشگذاریهای احمقانهای برای شرکتهایی که سودی ندارند، همه بر اساس این امید که در آینده کالاها را تحویل دهند. از سرویسهای اشتراکگذاری سواری مانند Uber و Lyft که به سختی مازاد تولید میکنند تا اپراتورهای بومیمان خرید اکنون-پرداخت-بعد و میزبان استارتآپهای خصوصی با سرمایهگذاری خصوصی که زمانی میلیاردها دلار ارزش داشتند که بسیاری از آنها ضرر میکنند.
تخلیه در حال انجام است این نمودار همبستگی باورنکردنی بین میزان پولی که بانکهای مرکزی به سیستم مالی پمپاژ کردهاند و عملکرد آنچه به عنوان شاخص FANG (فیسبوک، آمازون، نتفلیکس، نمایه گوگل) شناخته میشود را نشان میدهد.
با افزایش نرخ بهره، سرمایهگذاران دیگر نیازی به جستجوی سرمایهگذاریهای با ریسک بالا برای کسب درآمد ندارند. آنها به سادگی می توانند پول نقد خود را در یک مکان امن با بازگشت تضمینی پارک کنند. با ورود نقدینگی کمتری به سهام با ریسک بالا، ارزش آنها به طور طبیعی کاهش می یابد. این دقیقاً همان چیزی است که در حال حاضر در بازارهای سهام اتفاق می افتد و این فقط سهام فناوری با ریسک بالا نیست که در قلاب است.
حتی شرکتهای سودآوری که محافظهکارانه اداره میشوند، با تغییر ارزش سرمایهگذاران از سهام و سرمایهگذاریهای سودآور، کاهش مییابند. از منظر عملیاتی، وضعیت حتی نگران کننده تر است. نرخ بهره بالاتر منجر به بازپرداخت بدهی بیشتر می شود.
اگر سودی به دست نمی آورید و اگر سرمایه گذاران شما تمایلی به انعام پول اضافی ندارند، قبرستان شرکتی به شما اشاره می کند. ریسک در حال حاضر در مرکز ذهن اکثر سرمایه گذاران بزرگ قرار دارد: ریسک نکول برای شرکت های بی سود و خطر کاهش درآمد حتی برای شرکت های خوب قهرمانان سقوط کرده در حال دعا برای باران زمانی آنها گورو بودند.
افرادی مانند کتی وود در Ark Invest، که بر وال استریت و بسیاری از جهان تسلط داشت، یا هامیش داگلاس در مدیر صندوق های ماژلان. هر دو اپراتور عملکرد بهتری را در کسب و کار مدیریت وجوه خود طراحی کردند، نوعی بازدهی که برای واقعی بودن بیش از حد خوب به نظر می رسید.
در هر دو مورد، آنها با سرمایهگذاری در کسبوکارهای فناوری پرمخاطب اما پرخطر، رونق فناوری را تجربه کردند. این نمودار تاریخچه حباب دارایی ها در 40 سال گذشته است. در حالی که بیت کوین برنده می شود، نوآوری مخرب Ark (ARKK) یک مدال نقره واضح است.
یک اسکن سریع از داراییهای صندوق، مجموعهای از داراییهای بیسود با فناوری پیشرفته، بیوتکنولوژی و ارزهای دیجیتال را نشان میدهد که تحت سلطه تسلا و زوم هستند در حالی که هلدینگ تسلا سودآور است، بخش عمده ای از 134 سرمایه گذاری صندوق در قرمز است.
در سال 2020، آرک بازدهی 150 درصدی را به سرمایه گذاران داد زیرا فدرال رزرو ایالات متحده ارزش سهام و دارایی را افزایش داد و کتی وود به عنوان یک نابغه مورد تحسین قرار گرفت. اکنون بادکنک او تقریباً به همان سرعت در حال خالی شدن است. هفته گذشته، او ادعا کرد که موج جدیدی از کاهش تورم در آستانه ورود به اقتصاد جهانی در یک درخواست ناامیدکننده برای دریافت دوز مجدد از سس ویژه بانک مرکزی است.
فکر او؟ رکود جهانی باعث کاهش قیمتها میشود و بانکهای مرکزی به رهبری فدرال رزرو آمریکا مجبور به کاهش نرخها و چاپ پول نقد خواهند شد و در نتیجه یک بار دیگر ریسک را از بین میبرند. چه کسی می داند، ممکن است حق با او باشد. این یک داستان مشابه برای ماژلان است. نقش آن در سهام با فناوری پیشرفته تا سال جاری برنده بود. اما قیمت سهام آن بیش از 70 درصد سقوط کرده است و سرمایه گذاران به شدت پول نقد خود را پس می گیرند. بیش از 1.3 میلیارد دلار در سه ماهه اخیر سرازیر شده است.
چه زمانی همه چیز تمام می شود؟
وقتی بانکهای مرکزی نشان میدهند که کارشان در مهار تورم انجام شده است. یا زمانی که شانس رو به افزایش رکود به یک امر اجتناب ناپذیر تبدیل می شود و باعث پایان یا حتی معکوس شدن افزایش نرخ می شود.
منبع:
https://www.abc.net.au/new